آرزوآرزو، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 25 روز سن داره

آرزو، شاخه گلی از باغ بهشت

آرزو و اولین آرایشگاه رفتن زندگیش

بالاخره بابا مجید رضایت داد که موهای آرزو رو کوتاه کنیم. آخه موهاش خیلی بلند شده بود ولی از اونجائی که خیلی خوشگل بود و پشت موهاش فر خورده بود چهره دخملی رو خیلی جذاب میکرد بابائی نمیذاشت موهاشو کوتاه کنیم تا اینکه بالاخره رضایت داد. با بابائی آرزو رو بردیم آرایشگاه مردانه. نکته جالب اینجاست که نمیدونیم چه اتفاقی افتاد اونجا که آرزو به مدت نیم ساعت که آقای آرایشگر داشت موهاشو کوتاه میکرد ساکت و آروم نشسته بود. آخه هیچ وقت تو خونه نمیذاره به سمت موهاش نزدیک شی چه برسه به اینکه بخوای موهاشو شونه کنی ولی فکر کنم اون روز چون برای اولین بار آقای آرایشگر رو می دید خجالت کشید و ترجیح آروم بشینه ...
2 مرداد 1390
1